عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392
بازدید : 3050
نویسنده : علیرضا

مریدی که نداند و بداند که نداند 
همان به که خشتک خویش بدراند 

مریدی که نداند و فکر کند که بداند 
شیخ شخصا دهنش سرویس نماید 

مریدی که نداند و نخواهد که بداند 
حیف باشد این مرید زنده بماند

 

 

روزی شیخ مطلب کتابت می‌نمود، مریدان بر او فرو شدند و پرسیدنت: یا شیخ چگونه می‌شود موش را به هویت دیگری تغییر بداد؟ 
شیخ اندکی درنگ فرمود و در آخر فرمود: نقطه های شین را نگذارید. 
مریدان عربده ها بکشیدند و بر سر ها بکوفتنت. از آنجا موس که اکنون در دست شما ست اختراع شد

 

هیچ چیز مانند سبیل نمی‌تواند شما دختران را از گزند نامحرمان در امان بدارد، حتی حجاب !!! 

(برگرفته از سخنرانی شیخ در جمع دختران بسیجی سامرا)

بقیه در ادامه مطلب...



:: موضوعات مرتبط: اندر احوالات شیخ و مریدانش , ,
تاریخ : چهار شنبه 7 فروردين 1392
بازدید : 2984
نویسنده : علیرضا

روزی یکی از مریدان خطاکار به اشتباه شیخ را دکتر صدا بزد. 

شیخ فرمود : ای کله پوک ، من برای این مرتبه از علم زحمتها کشیده ام. چطور مرا دکتر همی خوانی ؟ 

و دستور داد مرید را بخواباندند و بر پشتش ترکه ها بزدند تا تزکیه روح شود. 

مریدان عرض کردند خمیر مایه این مرید این گونه است. یا شیخ گذشت کن. 

فرمود : خمیر مایه اش نیک است فقط باید کمی وردنه شود . 

عرض کردند : ترسیم این گونه که ورا همی زنید به جای تزکیه روح ، قبض روح بشود. 

پس مرید خطاکار به درجه ای از سلوک و تزکیه رسید که عرض کرد " یا شیخ .... خوردم." 

شیخ فرمود : آفرین ! حال همین را ده بار بگویید که ده روز بعد همین هم گیرتان نآید ! 

پس مریدان همین را تکرار بکردند و نعره ها بکشیدند.



یکی از مریدان مشغول صرف غذا بودندی که شیخ از او پرسید: آیا غذا میخوری؟ مرید گفت بلی. شیخ پرسید آیا گرسنه ای؟ مریدگفت بلی. شیخ پرسید آیا پس از صرف غذا سیر خواهی شد؟ مرید گفت بلی. شیخ شمشیر برکشید و مرید را به دو نیم کردندی. سپس فرمود به خدا قسم از ما نیست کسی که فرصت پ نه پ را از دست دهدندی........ مریدان کپ کردندی و خشتکها بدریدندی.

 

 

 
روزی از روزگاران شیخ در سرایی نشسته بودی و مریدان جملگی دورش حلقه زده بودندی و از باغ معرفت شیخ میوه ها می چیدندی که ناگاه مریدی نعره بر آورد " مسئلتن یا شیخ " شیخ با مهربانی گفت " خشتک پاره نعره چرا همی زدی؟ مثل آدم دست خود برفراز کن تا رخصت سوال بگیری ، حال بنال تا بگویم برایت سر این مقال .مرید ضایع گشته گفت یا شیخ حکم ازدواج پسر مسلمان با دختر مسیحی چیست؟ شیخ سر در جیب مراقبت فرو برده و بعد از ساعتی مکاشفت رو به مریدان کرد و گفت : حال جواب سوال این باشد ، چون پسر مسلمان بود و ما شیخ مسلمانان من مشکلی در آن نمی بینم و رضایت همی دهم ولی دختر چون مسیحی بود اجازه اش در دست شیخ پاپ ثانی باشد در بلاد چکمه سان که من فلفور با ایمیلی به جیمیلش پرده از این سر همی خواهم گشود و خیال نالانتان آسوده خواهم نمود . شیخ لب تاب از خشتک بیرون کشید و با ضربتی از حالت اسلبپ به درش آورد و سعی در کانکتینگ نمود . بعد از ساعتی یوزر و پسوردش رجیستر گردید و مریدان نعره شادی همی زدند و در کار ارسال ایمیل برامدند ، شیخ تلاش ها بکردی و هر چه تلاش بسیار کردی سرعت اینترنت پایین تر آمدی و شیخ در کار خود بازماندی . ناگاه شیخ از جای خویش برخاست و سر به بیابان گذاشت مریدان جمله دور وی بگرفتی و پرسیدندی یا شیخ این چه کار است شما را ؟ شیخ نالان بگفتا : پیاده همی روم تا جواب سوال بستانم که این سریعتر از اینترنت این بلاد باشد و درودی بر عمه صاحب اینترنت فرستادی و راه غرب گرفتی ، مریدان چون وضع بدیدندی جملگی خشتک هایشان نیم سوز گشته و از حال برفتند!!

به ادامه مطلب بروید...


 



:: موضوعات مرتبط: اندر احوالات شیخ و مریدانش , ,
تاریخ : دو شنبه 5 فروردين 1392
بازدید : 3147
نویسنده : علیرضا

 

گویند مریدان شیخ همگی از برای ساختن هیکل شش تکه به باشگاه بادی بیلدینگ شدندی! خود شیخ چند سالی در باشگاه مشغول هارتل بودی. تا مریدان بدید بسیار مسرور گشت و به استقبالشان رفت .
یکی از مریدان دختر باز خدمت شیخ عرض کرد : یا شیخ ! بر ما بگو با کدامین دستگاه کار کنیم تا دختران و دافان را تحت تاثیر قرار داده مخشان را بزنیم ؟؟؟
شیخ بی درنگ فرمود : ای مرید ! در میان دستگاهها هیچ دستگاهی مانند دستگاه خود پرداز دختران را تحت تاثیر قرار ندهد !!!
مریدان از این حکمت دانی شیخ روانی شده آنقدر روی تردمیل دویدند تا به دیار باقی شتافتند..
روزی شيخ به انیشتین فرمود: یا انیشتین. انیشتین رویش را برگرداند و گفت بله. شيخ فرمود اول صدایم را شنیدی یا مرا دیدی؟ انیشتین گفت اول صدایتان را شنیدم. شيخ فرمود پس چرا می*گویی سرعت نور از صوت بیشتر است. انیشتین از تئوری خود پشیمان شد و فورا برای اسلام
apply
کرد !!!
وجای مریداهم خالی بود


آورده اند که : هدفمندی یارانه ها تاثیر چندانی بر قیمت مسکن ندارد. شیخ را گفتند این تاثیر “نه چندان زیاد” چقدر است؟ شیخ فرمود پنجاه شصت میلیون ! و مریدان گریستند و یقه را پاره کردند.

ﺍﻧﺪﺭ ﺍﺣﻮﺍﻻﺕ ﺷﯿﺦ ﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯿﺎﻧﻪ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺧﺸﺘﮏ ﺩﺭﯼ ،ﺧﺮ ﻣﮕﺴﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﮔﺮﺩﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺤﻔﻞ ﮔﺸﺘﻨﺪﯼ ﭼﻨﺎﻥ ﺟﻮﻻﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺭﺳﺘﻢ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺩﯾﻮ ﺳﭙﯿﺪ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺷﯿﺦ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﮔﺸﺘﻨﺪﯼ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪﯼ ﭼﻪ ﮔﻬﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻊ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﮕﺲ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪﯼ . ﻣﺮﯾﺪﯼ ﺧﻮﺩ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪﯼ ﮔﻔﺘﻨﺪﯼ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﮕﺲ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﺸﯿﻨﺪ . ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﮕﺲ ﭼﺮﺧﯿﺪﻧﺪﯼ ﻭ ﺑﺮ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺷﯿﺦ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪﯼ . ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺷﯿﺦ ﺧﺸﺘﮏ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﯿﺮ ﻏﯿﺐ ﺑﺪﺭﺍﻧﯿﺪ ﻭ ﯾﮏ ﯾﮏ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﯾﭙﻠﻤﺎﺗﯿﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﺍﺩﯼ...
بقیه در ادامه مطلب...

 



:: موضوعات مرتبط: اندر احوالات شیخ و مریدانش , ,

صفحه قبل 1 صفحه بعد

سلام این وبلاگ وبلاگیست متفاوت، چون در آن از شیر مرغ تا جون آدمیزاد پیدا میشه. موضوع اصلی این وبلاگ sms و آهنگ و اخبارو فیلم و عکسه ولی موضوعات دیگه مثل vpnوساکس هم بعضی مواقع دیده میشه. ایشاالله خوشتون بیاد...فقط نظر یادتون نره در ضمن کپی کردن از مطالب این وبلاگ فقط با ذکر منبع مجازه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همه چیز دونی و آدرس mahdans.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com